صفحه اصلیتوت بلاگتوهم دانایی در عصر هوش مصنوعی!

توهم دانایی در عصر هوش مصنوعی!

علی جوان

علی جوان

آخرین ویرایش :  ۱۴۰۳/۱۲/۳۰

زمان مطالعه:  11دقیقه

توهم دانایی در عصر هوش مصنوعی!

این مطلب، بیشتر جنبه خاطره و تفکر دارد.

اگرچه از سن و سال چندانی برخوردار نیستم، اما موضوعی که قصد دارم به آن بپردازم، اغلب توسط افراد با تجربه‌تر مورد بحث قرار می‌گیرد.

در دوران کودکی من، فناوری‌های هوش مصنوعی، آن‌گونه که امروز شاهدش هستیم، وجود نداشت. در واقع، این فناوری‌ها در مراحل ابتدایی توسعه و دور از دسترس عموم قرار داشتند و درک عمومی از هوش مصنوعی بسیار محدود بود. من و بسیاری از شما که این متن را می‌خوانید، برای جستجوی اطلاعات در اینترنت، ناگزیر بودیم با سرعت بسیار پایین مودم‌های دایل‌آپ، در عصر پرچالش ارتباطات، به جستجو بپردازیم. محدودیت فقط به سرعت شبکه خلاصه نمی‌شد، بلکه سخت‌افزارهای ضعیف نیز بارگذاری صفحات وب را به امری طاقت‌فرسا تبدیل می‌کردند. آیا چالش فقط همین بود؟ خیر، برای یافتن مطلبی مانند «ترانزیستور چیست»، می‌بایست میان انبوهی از وب‌سایت‌ها با سرعت بسیار پایین، جستجو می‌کردیم تا به پاسخ مطلوب دست یابیم. موتورهای جستجو در آن دوران، بسیار ساده و ابتدایی بودند و مانند امروز، قادر به حدس زدن و تصحیح عبارات نبودند. منابع علمی فارسی‌زبان بسیار اندک بودند و از میان آن‌ها، تنها یکی دو مورد از اعتبار لازم برخوردار بودند و مابقی وب‌سایت‌ها همان مطالب را کپی و منتشر می‌کردند، متأسفانه، پدیده کپی‌برداری هم‌چنان به قوت خود باقی است. در آن زمان، اکثر ما تسلط کافی به زبان انگلیسی نداشتیم، یا آنقدر کم‌سن و سال بودیم که این موضوع اهمیتی نداشت و یا یادگیری زبان در اولویت‌هایمان قرار نداشت. بنابراین، دسترسی به منابع انگلیسی‌زبان، چالشی مضاعف محسوب می‌شد. چرا؟ زیرا برای درک مطالب، مجبور به ترجمه آن‌ها به فارسی بودیم، ابزارهای قدرتمند ترجمه آنلاین مانند امروز وجود نداشتند و باید به فرهنگ لغت‌های کاغذی مراجعه می‌کردیم.

خاطرات و چالش‌های بی‌شماری در ذهنم نقش می‌بندد، از جمله هنگ کردن‌های پیاپی سیستم‌عامل، داغ شدن بیش از حد پردازنده، ترکیدن خازن‌ها، صدای ناهنجار فن‌ها، خش افتادن روی سی‌دی‌ها و اختلال در خواندن اطلاعات، سردردهای طاقت‌فرسا ناشی از سوسو زدن تصاویر مانیتورهای خازنی قدیمی، صدای آزاردهنده هارد دیسک‌ها و سی‌دی‌رام‌ها هنگام خواندن و نوشتن اطلاعات، کندی و از دست رفتن اطلاعات به دلیل استفاده از هارد دیسک‌های آسیب‌پذیر، نویز بلندگوها، شکسته شدن فلاپی دیسک‌ها و از دست رفتن اطلاعات، و هیجان وصف‌ناپذیر برای خرید 128 مگابایت حافظه رم!.

اما چرا یادآوری خاطرات؟ چرا بازگویی چالش‌های گذشته که اکنون خنده‌دار به نظر می‌رسند؟

در سال‌های اخیر، مدل‌های زبانی بزرگ (LLM) با معرفی چت جی‌پی‌تی، به طور جدی به جهان معرفی شدند. البته پیش از آن نیز مدل‌های مشابهی وجود داشتند.

من بسیار خرسندم که عضوی از نسلی می‌باشم که کار با کامپیوتر را با پردازنده پنتیوم 3 آغاز کردم. چالش‌هایی که نسل من و نسل‌های قبل با آن دست و پنجه نرم می‌کردند، برای نوجوانان و کودکان امروزی خنده‌دار به نظر می‌رسد. اما نکته دقیقاً همین‌جاست!.

ما برای یافتن تعریفی دقیق از مثلا ترانزیستور، مجبور بودیم ساعت‌ها وقت صرف کنیم تا به یک مقاله یا تعریف جامع دست یابیم و اغلب، در صورت عدم یافتن پاسخ مناسب، باید به صورت حضوری به یک فرد متخصص مراجعه می‌کردیم. اما امروزه، با استفاده از مدل‌های LLM متصل به اینترنت مانند گوگل جمینی، می‌توانیم در عرض چند دقیقه به دقیق‌ترین پاسخ‌ها دست یابیم!، می‌توانیم متون خود را ویرایش کنیم! درخواست نگارش مقاله در مورد موضوعی خاص را بدهیم و یا شرح مقالات تخصصی به بیان ساده را درخواست کنیم، ابهامات خود را در عرض چند دقیقه برطرف کنیم!، طبیعتاً، این تحولی شگرف و انقلابی در عرصه تکنولوژی است. هوش مصنوعی، بی‌شک، انقلابی در فناوری عصر حاضر است و کارایی و بهره‌وری فرآیندهای ما را به طور چشم‌گیری افزایش می‌دهد! اما نکته‌ای در این میان وجود دارد که من را به شدت نگران می‌کند!.

اجازه دهید سناریویی را برایتان ترسیم کنم تا نگرانی‌هایم را به‌تر بیان کنم:

علی به خانه می‌رسد، به جای زنگ زدن، می‌گوید: «الکسا، در را باز کن.» در باز می‌شود و پس از ورود علی، به طور خودکار در بسته می‌شود. علی خسته است، خسته از چه؟ شغل او چیست؟ چه کاری انجام می‌دهد؟ فعلاً مهم نیست. علی از الکسا می‌خواهد برایش قهوه درست کند، اتاق تاریک است، علی مجدداً از الکسا می‌خواهد چراغ را روشن کند. علی فقط زحمت برداشتن کیک از یخچال را به خود می‌دهد و همراه با قهوه الکسا، پشت میز می‌نشیند و میل می‌کند!.

علی کنجکاو می‌شود و می‌خواهد بداند ابرهای بارانی چگونه تشکیل می‌شوند؟ از الکسا می‌خواهد برایش توضیح دهد. الکسا ابتدا توضیحی نیمه‌تخصصی ارائه می‌دهد، اما علی آن را نمی‌فهمد!، از الکسا می‌خواهد به زبان ساده‌تر توضیح دهد، الکسا مجدداً توضیحی ارائه می‌دهد، اما علی مجدد متوجه نمی‌شود!، دوباره درخواست می‌کند، این بار به بیان بسیار ساده و صمیمی و الکسا به گونه‌ای توضیح می‌دهد که انگار در حال آموزش به یک کودک خردسال است و بالاخره علی متوجه می‌شود!.

البته مثال الکسا در این سناریو برای ما فعلا بی معنا است، اما فکر می‌کنم متوجه گشتید که چه می‌خواهم بگویم.

خانه‌ها و سازمان‌های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا (IoT)، بسیار جذاب هستند، چرا؟ زیرا فرآیند کار ما را به طور قابل توجهی بهینه می‌کنند! اما غافل از اینکه این دستگاه‌های به ظاهر هوشمند و متصل به شبکه، ما را تنبل‌تر می‌کنند و حریم خصوصی ما را به خطر می‌اندازند!.

فضاهای ذخیره‌سازی ابری، گزینه‌های بسیار جذابی هستند، زیرا با دسترسی به اینترنت، می‌توانیم از هر نقطه جهان به اطلاعات خود دسترسی داشته باشیم، اما مجدد، در حال تنبل‌تر شدن و از دست دادن کامل حریم خصوصی خود می‌باشیم!.

عصر نوین هوش مصنوعی، به طور خطرناکی در حال تنبل و بی‌سواد کردن مردم می‌باشد، وابستگی شدیدی ایجاد می‌کند و همه چیز را به سادگی در اختیارمان قرار می‌دهد! و زمانی که به هر دلیلی، مدتی از آن‌ها دور می‌شویم، ناگهان متوجه می‌شویم که چرا همه چیز اینقدر دشوار و چالش‌برانگیز است! چرا چیزی نمی‌دانیم و نمی‌فهمیم! چرا نمی‌دانیم چگونه با فلان چیز کار کنیم!.

وجود مدل‌هایی مانند LLMها، برای من بسیار تأمل‌برانگیز است، از طرفی، خود نیز از آن‌ها برای یادگیری مطالب و تسهیل مقاله‌نویسی و گزارش‌نویسی استفاده می‌کنم، اما گاهی، در افکار خود غرق می‌شوم، به یاد گذشته می‌افتم و می‌اندیشم که چرا دسترسی به علوم آزاد اینترنت این‌قدر آسان شده است؟ آیا هدف، فقط آگاه‌سازی بیشتر است یا چیزی پیچیده‌تر در پس آن نهفته است؟ بله، باید بگویم پیچیده است، هرچه دسترسی و سرعت آزاد به علوم تخصصی آسان‌تر شود، افراد بیشتر دچار توهم دانایی می‌شوند، زیرا با پرسیدن چند سوال و دریافت سریع پاسخ، نمی‌توانیم ادعا کنیم که بر آن علم تسلط داریم!، تسلط بر هر علمی، نیازمند سال‌ها مطالعه، تحصیل و تجربه است. مدل‌های هوش مصنوعی، از جهات مختلف، می‌توانند باعث بی‌سواد و تنبل‌تر شدن ما شوند و باید مراقب باشیم! چند نمونه را مثال می‌زنم:

  1. عدم تسلط بر مفاهیم پایه یک علم خاص و دریافت پاسخ‌های تخصصی، ناخواسته باعث ایجاد توهم دانایی می‌شود.
  2. دسترسی آسان و سریع به پاسخ‌های دقیق و تخصصی، تسهیل حل تکالیف تحصیلی و سپردن فرآیندهای کاری به هوش مصنوعی، باعث تنبلی و بی‌سوادی می‌شود.
  3. دسترسی سریع به پاسخ‌های تخصصی و قابل فهم، در آینده احساس پوچی ایجاد می‌کند.
  4. وابستگی به مدل‌هایی که قادر به پاسخگویی به اکثر سوالات و تحلیل گزارش‌های پزشکی هستند، باعث نادیده گرفته شدن اساتید و متخصصان خبره می‌شود.
  5. وابستگی به این مدل‌ها، می‌تواند باعث انزوای اجتماعی شود، هرگز با آن‌ها درد دل نکنید!. (فیلم سینمایی Her را حتما تماشا کنید)

با تمام این اوصاف، آیا قصد دارم مانند افراد افراطی و خرافاتی، از هوش مصنوعی دوری کنم؟ خیر، به هیچ وجه، برعکس، از آن‌ها به شدت استفاده کنید، اما با آگاهی قبلی، نحوه ارتباط و استخراج پاسخ از مدل‌های LLM نیازمند یادگیری فردی است، حتماً یاد بگیرید که چگونه به نحو احسن از آن‌ها استفاده کنید. باید به گونه‌ای از آن‌ها بهره ببریم که باعث پیشرفت هرچه بیشتر ما شوند. اگر به خاطرات گذشته اشاره کردم، منظورم این است که تلاش کنید به گونه‌ای از مدل‌های جدید هوش مصنوعی استفاده کنید که در مقایسه با روش سنتی یادگیری زمان من و بسیاری از ما، یک به‌روزرسانی متحول‌کننده محسوب شود!.

 

با احترام و ارادت.

آرزوی موفقیت دارم برای تمام آن افرادی که به‌ واقع، به‌ دنبال رسیدن به مقاصد سفید می‌باشند.

 

برچسب ها:

توهم داناییهوش مصنوعیعصر فناوریعصر دیجیتالمدل های زبانی بزرگLLMآگاهی در عصر دیجیتالی

بخش نظرات

لطفا برای ثبت نظر خود، در سایت لاگین کنید!
ورود
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نفر باشید که نظر خود را ثبت می‌کنید.